سنه یکهزار و سیصد و نمیدانم چند
پنجشنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۶، ۰۸:۱۹ ب.ظ
همه چی خوب است جز حال من! دلم برای یه همصحبت خوب تنگ شده. ته دلم میدونم یه چیزی کمه، کلافه ام. دلم برای مصطفا تنگ شده؛ دوست بی معرفت من رفیق چندین ساله ای که منو بخاطر یه نفر دیگه گذاشت کنار و منکرم شد. دلتنگتم.
دانشگاه تهران به دردم نمیخوره. حاضرم جامو با کسی که میخاد توی هنرهای زیبا درس بخونه عوض کنم. دلم یه جای دور میخاد. دور از آدما، دور از این هوایی که با آدما توش شریکم.
۹۶/۰۱/۰۳